به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، مجدی حسین رهبر حزب الاستقلال و مبارز سرشناس مصری در ادامه سلسله یادداشت های خود با عنوان بندگی آمریکا، شرک معاصر نوشت:
سخن از ناباوری خویشتن در رویارویی با آمریکا بود و در مورد مواضع مبارک و سادات به عنوان رهبران سیاسی و همچنین از ارتش و نیروهای مسلح سخن به میان آمد تا اینکه به موضوع تسلیحات رسیدیم و ان شاء الله در آینده در مورد موضع شورای نظامی، طنطاوی، موضع نخبگان سیاسی مصر و حتی موضع اخوان المسلمین نیز سخن خواهیم گفت.
تسلیحات یک کشور، مساله ای جوهری است و در مورد مصر باید گفت که این مساله ریشه وابستگی ما به آمریکا می باشد و از طرفی کارشناسان استراتژیک بر این باورند سلاح هایی که آمریکا به مصر می دهد، در واقع پس مانده های سلاح های جهان است. اما چیزی که باعث فراموش شدن این موضوع شده آرزوی دوستی با اسرائیل است که واقعا مسخره است؛ چرا که سوئیس که ادعا می کند کشوری بی طرف است، از لحاظ تسلیحاتی پیشرفت های چشمگیری داشته، اما ما که با اسرائیل هم مرز هستیم، چنین وضعیتی داریم و بدین ترتیب می توان بی توجهی به تامین تسلیحات مصر را به منزله تسلیم کامل در برابر اسرائیل و اعلام دوستی ابدی با این رژیم دانست تا آبروی ما حفظ شود در حالی که واقعیت این است که این سخن عذر بدتر از گناه است!
آمریکا سلاح های فاسد به مصر می داد
اولین سفر من به آمریکا در سال 1988 یا 1989 م همراه با گروه مجلس ملی بود و برنامه من نیز گفگتوهایی بود که خودم باید آنها را همزمان با برنامه های رسمی ترتیب می دادم. از تعطیلی شنبه و یکشنبه آخر هفته برای برنامه خود استفاده کردم و با "رابرت اسپرینگ برگ" نویسنده آمریکایی متخصص روابط آمریکا و مصر در زمینه تسلیحات و امور خاور میانه تماس گرفتم. ابراهیم کروان به من توصیه کرده بود با او گفتگو کنم (کروان همکلاسی سابق من بود که آمریکایی شد و من فقط از طریق تلفن با او ارتباط داشتم چون او در ایالت یوتا و دور از ما بود). اسپرینگ برگ گفتگو را قبول کرد و به من آدرس داد، لذا به منزل وی رفتم و به زبان انگلیسی شروع به گفتگو کردیم، چون او بر خلاف اکثر کارشناسان امور خاور میانه عربی بلد نبود و ویژگی دیگر او این بود که از جایگاهی رسمی سخن نمی گفت و من زمانی شوکه شدم که به من گفت سلاح هایی که آمریکا به مصر تحویل می دهد فاسد بوده و مصری ها نیز این را فهمیده اند که این سلاح ها به هیچ دردی نمی خورد و از نظر فنی فاسد است نه به این معنا که مدل آنها قدیمی باشد!!
بر حسب تصادف برنامه ما برای روز بعد از این گفتگو بازدید از پنتاگون بود که با یکی از افسران بلندپایه دیدار کردیم و هیچ حرف مفیدی هم بیان نکرد و هنگامی که زمان گفتگو فرا رسید، از او درباره میزان صحت سخنان اسپرینگ برگ پرسیدم، بدون اینکه نامی از وی به میان بیاورم، اما این افسر از سخن من متعجب شد گویی انتظار چنین سؤالی را نداشت، لذا کنترل خود را از دست داد و با عصبانیت گفت این سخن بی اساس بوده و صحت ندارد، تمام سلاح هایی که به مصر داده می شود سالم و قابل استفاده است و من هم به خاطر وضعیت او پاسخی ندادم چون چیزی از او عایدم نمی شد.
نکته عجیب دیگر این است که مصر در توافق با آمریکا ملتزم شده تا به برنامه های نظامی آمریکا در مقابل تهدیدهای کشورهای منطقه پایبند باشد و آمریکا نیز در مقابل متعهد شده که به مصر سلاح و تجربیات نظامی را منتقل کند به شرط آنکه مصر نیز خللی در توازن استراتژیک منطقه به وجود نیاورد!!
آمریکا و جلوگیری از دستیابی کشورهای اسلامی به تکنولوژی هسته ای
از ثوابت مورد توافق میان آمریکا و اسرائیل این است که مصر و هیچ کشور عربی و اسلامی به تکنولوژی پیشرفته هسته ای و تکنولوژی نظامی هسته ای دست پیدا نکند، خیلی ها نمی دانند که هیچ تکنولوژی وجود ندارد که فاقد جنبه نظامی باشد، بلکه هر تکنولوژی می تواند در زمینه جنگی، نظامی و تسلیحاتی کاربرد داشته و در نتیجه توافق آمریکا و اسرائیل بر این امر بود که ما برای همیشه در جاهلیت مستمر خود باقی بمانیم و دانشمندان ما نیز در آمریکا به کار گرفته شوند و به آنها هم اجازه بازگشت داده نشود؛ این اتفاقی است که اکنون در برخی تخصص ها رخ داده و دانشمندان آن رشته تحت نظر هستند و اگر به کشور خود فرار کنند، به ناچار از صحنه حذف می شوند مانند اتفاقی که برای "سعید سید بدیر" رخ داد و رسانه های مصر اعلام کردند خودکشی کرده، این در حالی است که واقعیت چیز دیگری بود چون او را از پشت بام منزلش به پایین پرت کردند و همسرش ناچار شد در رسانه ها اعلام کند همسرم خودکشی نکرده، بلکه بارها به خاطر تهدید به قتل و ترور توسط موساد از حسنی مبارک کمک خواسته بود؛ واقعیت هم این بود که او پس از رسیدن به یک اختراع مهم نظامی از آمریکا برگشته بود.
در همین راستا شاهد ترور دانشمندان منحصر به دانشمندان هسته ای هستیم و در این زمینه ترور سمیره و المشد و افراد دیگر معروف است، از این رو بود که مصر و سایر کشورهای عرب و مسلمان از دست یابی به این تکنولوژی محروم شدند و همه ما دیدیم که اسرائیل با نیروگاه های هسته ای عراق و نیروگاه های سوریه چه کرد و درگیری مستمر آنها با برنامه هسته ای ایران نیز همچنان ادامه دارد به گونه ای که برنامه ایران چند سال است به مساله اصلی جهان تبدیل شده و حتی در مورد مصر هم نیروگاه دو مگابایتی أنشاص که نیروگاهی روسی با قدمت پنجاه سال است دائما زیر نظر بوده و قرار است به یک مرکز تحقیقاتی تبدیل شود. آنها حتی در زمان ریاست البرادعی بر سازمان انرژی اتمی گزارش هایی در مورد احتمال غنی سازی اورانیوم در أنشاص می نوشتند و از خودشان هم خجالت نمی کشیدند در حالی که در همان زمان اسرائیل 200 تا 300 بمب هسته ای و سلاح های مختلف دیگر در اختیار داشت.
آنها در لیبی هم قذافی را مجبور کردند تمام برنامه هسته ای خود را به طور کامل به آمریکا تحویل دهد.
در این میان فقط ایران و پاکستان توانستند از دست آنها فرار کنند. پاکستان ناچار شد اعلام کند بمب هسته ای داشته و آزمایش هسته ای انجام می دهد تا با هند به توازن برسد. مساله پاکستان این بود که آنها اراده کردند این توان را داشته باشند و هیچ کار سختی هم برای آنها و دیگران نیست. آنها ثابت کردند این گونه نیست که هرگاه آمریکا چیزی را نخواست محقق نشود و همچنین ثابت کردند که مساله آن گونه که حاکمان مصر می گویند "بی پولی" نیست.
بمب هسته ای پاکستان
ذوالفقار بوتو رئیس جمهور پیشین پاکستان پس از درگیری های مکرر با هند به این نتیجه رسید که برای رسیدن به توازن با هند هسته ای باید به توانایی نظامی هسته ای دست پیدا کند. این همان چیزی است که به عزم و اراده بر می گردد، لذا افرادی که بر مصر حکومت می کنند آن را نمی فهمند.
بدین ترتیب پاکستان به توانایی نظامی هسته ای دست یافت و توانست در این راه بر مشکلات زیادی مانند بی پولی و فقدان تجربه و دانش و اطلاعات غلبه کند و مهم تر از همه اینکه در مقابل خواست آمریکا در مورد عدم انتشار سلاح های هسته ای کرنش نکرد.
برنامه هسته ای ایران
دومین نمونه ای که هیبت آمریکا را در هم شکست و ثابت کرد این گونه نیست که آمریکا بتواند هر کاری را انجام دهد ایران است. ایران توانست در زمینه استقلال ملی از چنگ آمریکا فرار کند و ما باید این امر را بررسی کنیم و با صرف نظر از اتفاق نظر یا اختلاف با ایران از این ماجرا استفاده کنیم، گرچه چیزی که توجه ما را به ایران جلب کرد، این بود که انقلاب ایران علیه هیمنه و سلطه آمریکا بود و توانست با انقلاب خود استقلال تام و حقیقی برای ایران حاصل کند. نکته دیگر جالب توجه، موضع ایران در برابر اسرائیل و مساله فلسطین است و ما از برادرانی که با این نظر ما مخالفند می خواهیم که با حفظ نظر خود بیایند و تجربه ایران را بررسی کنند و در کنار آن دیگر تجارب خاورمیانه و غرب را نیز بررسی کنند تا به نقاط مثبت تجربه ایران دست بیابند نه اینکه در بررسی خود فقط به دنبال یافتن نقاط منفی باشند!
اهمیت این بررسی در این است که ما در شرایط مشابهی با ایران قرار داریم و نیاز ما به برنامه هسته ای از ایران بیشتر است و برای رسیدن به استقلال چاره ای از آن نداریم.
برنامه هسته ای ایران در زمان شاه آغاز شد و پس از پیروزی انقلاب ایران قطع شد، اما ایران به ویژه پس از پایان جنگ ، تصمیم گرفت به برنامه هسته ای خود و ساختن نیروگاه بوشهر ادامه داد. مهم ترین دستاورد هسته ای ایران برنامه ریزی و ساخت دستگاه سانتریفیوژ بود که اورانیوم غنی شده تولید می کند.
هنگامی که سخن از دانشمندان هسته ای یا غیر هسته ای به میان می آید، ذهن ها به سوی دانشمندان سالخورده و سفیدمو یا کچلی می رود که در میان آزمایشگاه ها و لوله های آزمایش مشغول کار هستند و بخار از اطراف آنها به هوا می رود. اما برنامه هسته ای ایران آن طور که یکی از متخصصان ایرانی به من گفت توسط گروهی از دانشمندان جوان ایرانی اداره می شود که بیشتر آنها حدود سی سال دارند و دایره آگاهی و تخصص در این زمینه توسعه یافته و ابزارهای پیشرفت علمی و راه های آن باز شده و ترور برخی دانشمندان هسته ای ایران توسط موساد نیز بدون تردید نخواهد توانست برنامه هسته ای ایران را متوقف سازد.
برنامه هسته ای مصر
برنامه هسته ای مصر نزدیک با برنامه هسته ای اسرائیل و چند سال پس از آن اغاز شد، اما برنامه هسته ای مصر پس از شکست 1967 م به طور کامل فرو ریخت و فقط شورای انرژی هسته ای مصر و برخی تحقیقات تئوریک در این زمینه استمرار یافت و همچنان هم دانشمندانی در داخل و خارج داریم، اما مشکل اصلی مصر در تصمیم سیاسی است و اینکه حاکمان ما تسلیم خواست آمریکا هستند.
مصر در دهه هشتاد قرن گذشته تصمیم گرفت نیروگاه هسته ای بسازد، لذا بودجه، برنامه و زمین ساخت آن نیز تعیین شد، اما پیام مخالفت آمریکا با این طرح به گوش مبارک رسید و او هم که استاد اطاعت از اوامر آمریکا به ویژه در این گونه امور استراتژیک بود، تمامی کارها را تعطیل کرد. من در آن زمان این سخنان را بیان کردم: «حاکمی که نتواند از کشور خود در برابر دشمنان دفاع کند مشروعیت ندارد»، اما گویی من با سنگ حرف می زدم. ما به عنوان نویسنده و روزنامه نگار با آزادی حرف خود را بیان می کردیم و خواستار برنامه صلح آمیز هسته ای و حتی تولید بمب هسته ای برای بازدارندگی اسرائیل بودیم، به هر حال روزنامه ما (الشعب) در آن زمان به خاطر سخنان ما بسته شد و دیگر کسی سخن از انرژی هسته ای در رسانه ها به میان نیارود تا اینکه در سال 2007 یا 2008م که مبارک به فکر آماده کردن پسرش برای وراثت تاج و تخت بود به این نتیجه رسید که اعلام کند جمال مبارک بنا دارد برنامه هسته ای مصر را احیا کند، من در آن زمان تبلیغات تمسخر آمیزی علیه این مساله در اینترنت به راه انداختم که باعث شد به خاطر آن به شبکه های ماهواره ای متعدد دعوت شوم.
واقعیت این بود که اعلام احیای برنامه هسته ای توسط جمال مبارک با چراغ سبز آمریکا صورت گرفت و همزمان برخی کشورهای دیگر وابسته به آمریکا در منطقه نیز برنامه های مشابهی را اعلام کردند تا خود را روسفید و سربلند نشان دهند و ایران به عنوان یکه تاز میدان دانش و تکنولوژی در منطقه مطرح نشود.
اما اینکه ما در آن زمان ادعای نظام را مسخره می دانستیم به خاطر انتساب آن به جمال مبارک نبود، بلکه به خاطر بی اساس بودن آن از اصل بود، چون اجازه راه اندازی برنامه هسته ای ما همانند اجازه آمریکا به امارات برای راه اندازی برنامه هسته ای بود؛ یعنی به این شرط که هیچ کاری به عملیات غنی سازی اورانیوم نداشته باشیم و نیروگاه های ما با سوخت وارد شده زیر نظر آمریکا راه اندازی و فعال شود، مجوز جمال مبارک هم بر این اساس بود که البته بعدها معلوم شد که فقط در حد ادعا و تبلیغات برای وراثت وی بوده تا اینکه انقلاب شد و از دست او و پدرش خلاص شدیم، اما نظام مبارک همچنان باقی ماند!!
واقعیت این است که اصل برنامه هسته ای غنی سازی اورانیوم است و تهیه سوخت هسته ای همچون روح در پیکر برنامه هسته ای می باشد که بدون آن نیروگاه ها همچون پیکری بی روح هستند. البته اهمیت تهیه سوخت هسته ای فقط به خاطر ساخت بمب هسته ای نیست، بلکه حتی با صرف نظر از این هدف باید گفت که سوخت هسته ای اساس استقلال ملی در تهیه انرژی هسته ای می باشد بنابراین کشوری همچون آمریکا به بندگانی چون مصر اجازه نمی دهد به اسرار تکنولوژی اتمی نزدیک شود همان طور که الاهه یونان نیز کسانی را که بخواهند به اسرار آنها نزدیک شوند می سوزانند اما کسانی که همچون پاکستان، هند، کره شمالی و ایران عزم خود را جرم کنند، می توانند به این اسرار دست یابند و حتی اسرائیل نیز دور از چشم آمریکا برنامه هسته ای خود را آغاز کرد و در آن زمان هم پیمان اساسی انگلیس و فرانسه بود.
به هر حال، با توجه به اینکه برنامه هسته ای بدون سوخت هسته ای برنامه ای بی فایده خواهد بود و با وجود اینکه آمریکا به جمال مبارک اجازه راه اندازی برنامه هسته ای مصر را داده بود، اما باز هم کشوری همچون مصر برای داشتن چنین برنامه ای نیاز به اجازه اسرائیل داشت، اسرائیل هم این اجازه را به مصر نداد و با آمریکا به توافق رسید که برنامه هسته ای مصر در حد رسانه ای باقی بماند و بدین ترتیب سخن از این برنامه در روزهای آخر حکومت مبارک از سر زبان ها برچیده شد چون آمریکا و اسرائیل ترجیح می دهند ما به طور کلی از محدوده تکنولوژی های برتر دور بمانیم.